چند تا عکس یادگاری.
افطاری خونه دایی حمید دعوت بودیم.که بعد از غذا به اضرار بچه ها رفتیم پارک سر کوچه شون .یه پارک کوچولو. که کسی بغیر از خودمون اونجا نبود. و بسیار به بچه ها خوش گذشت.فکر کردم چند تا عکس با پسر داییها و دختر دایی بد نیست که یادگار بماند برای دوران بزرگسالی. البته بخاطر تاریکی هوا تمام چشمها گربه ای افتاده..بعد نیست اینم یه مدلشه دیگه. اینجا هم حیاط خونه دایی حمیده.قبل از رفتن یبه پارک عاشقتم عروسکم ...
نویسنده :
مامانی
18:04